رقاصه ای که نیستم



وقتی صبح ناشتا یه کپسول شیشه ای بندازی بالا و اینقدر انرژی جمع شه تو سلولات که حتا نتونی یه جا بند شی اینطور میشه دیگه.کل امروزو زبان خوندم اونم به همراه موزیک زیبای اندی که میفرماد: بلا شیطون خودم، دشمن جون خودم.قربون خوشگلیات ، دل داغون خودم :)) سرمو بلند کردم دیدم تا درس 90 رفتم یه کله و بعد که آریان ازم پرسید درس چندم تا برگرده و جوابمو ببینه تا 93 خوندم  مدتها بود اینقدر بازدهی نداشتم 

 


تبلیغات

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بانک اطلاعات مشاغل ایران پرستاری triptravel دانلود فایل ها برو برای دانلود | Go4dl کلینیک جسنی سلامت سکس آرشیو آثار آرش حسینیان هیئت نوجوانان عشاق الحسن مشاوره روانشناسی و خانواده دانلود کتاب های دانشگاهی pdf